در اوایل قرن بیستم تولید مواد اطلاعات زیاد شده بود و افراد باید توانایی بیش از حد معمول را داشته باشند که بتوانند همه اطلاعات را مطالعه کنند ، در جنگ جهانی دوم نیروی هوایی ایالات متحده، متخصصان فنون جنگی نیروی هوایی در پی تحقیقات خود متوجه ضعف خلبانان در تشخیص دقیق و سریع هدف مورد نظر از فاصله دور به هنگام پرواز شدند ، به دلیل اهمیت این امر روانشناسان و متخصصان تربیت کارکنان نیروی هوایی به بررسی موضوع و پیدا کردن راه حل پرداختند  و سرانجام با تکمیل و به کارگیری «دستگاه سنجش توجه و حافظه» از طریق انعکاس تصاویری بر روی صفحه نمایش بزرگ ، راه حل مسئله را پیدا کردند و در این روش نشان دادند تصاویر رنگی از هواپیماهای دوست و دشمن، چادر‌ها کامیون‌ها ، ساختمان ها و... به طور آشکار و تار سپس تغییر اندازه و کاهش وضوح و انجام مستمر این تمرین توانایی تشخیص هدف‌های مورد نظر به زمان کمتر از 1500 ثانیه افزایش پیدا کرد.

در سال ۱۸۷۸ بعد از اختراع دستگاه تایس توسکوپ ، یک چشم پزشک فرانسوی به نام لوئیس امیل ژول ، به ذهنش خطور کرد که اگر این کار را در مورد کلمات هم انجام شود ، ما با سرعت بالاتری کلمات را تشخیص می دهیم ، یعنی کلمات را با سرعت بالاتر از چشم عبور می دهیم یا چشم با سرعت بالاتری از کلمات عبور می‌کند و این عمل و تکرار آن باعث می‌شود چشم ما  سرعت دید بالاتری خواهد داشت و ذهن هم در اثر تمرین درک بیشتری خواهد داشت و بحث تُندخوانی برای بار اول از دانشگاه هاروارد شروع شد و در سراسر دنیا آموزش تندخوانی گسترش یافت.

 دوره تندخوانی در سال ۱۹۵۰ توسط آقای ایولین وود محبوبیت یافت ، او این دوره را ابداع کرد و بعد از آموختن روش‌های تندخوانی خانم ایولین وود ، این روش را طی برگزاری سمینارهایی در سراسر کشور به مردم آموزش داد ، یکی از دلایل شهرت این زن به خاطر این است که  به رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا آقای جان اف کندی تندخوانی آموزش داده بود

تندخوانی یعنی مهارت مطالعه بیش از حد معمول در زمان محدود است